Sunday, October 08, 2006


نمیدونم تلاش برای بهم رسیدن سخت تره یا تلاش برای با هم بودن و یا اصلا تلاش برای این قضیه مطرحه و یا اصلا تلاش این وسط هیچکارس، یعنی هیچ فایده ای نداره، شاید یه طرفه اش فایده نداره؟ مثل چسب دوقلو، که باید حتما دوقلش با هم مخلوط بشن تا بتونن بچسبونن، معمولا یه قلش رزینه و قل دیگه کاتالیزور، ولی اینجا قضیه چسبوندن نیست، بیشتر چسبیدنه، واحتمالا همینه که کارو خراب میکنه، کی خوشش میاد کسی بهش بچسبه؟ خوب البته قبول دارم که بستگی داره کیه که میخواد بچسبه

این بحث مثل دور بسته میمونه که باطله، بنظرم این روزها یکی از تنها راه های با هم بودن که حداقل حس بدی به هیچ طرف قضیه نمیده، با هم بودن از راه دوره، یه کاره خاصی در یه زمان یکسان، مثلا هر کدوم تو خونه خودمون بشینیم و فلان سریال خاص رو در فلان ساعت خاص نگاه کنیم، یا مثل چت کردن، اجازه میدی تا دوقله چسب با هم قاطی بشن ولی کنترل کامل وجود داره و فقط کافیه دیسکانکت کنی تا کاتالیزور و رزین پونصد کیلومتر از هم دور بشن

شده که با ذوق و شوق به یه نفر بگید که فلان تابلو نقاشی رو بهترین نقاشی دنیا میدونید و اون در عوض بگه که حالش به هم میخوره از دیدنش؟ و شما حسی بهتون دست میده که انگار با ماهیتابه زدن تو صورتتون، ولی اونقدر پر رو هستید که از طرف میپرسید خوب به نظر تو کدوم تابلو بهترین نقاشی دنیاست و اون میگه فلان تابلو و شما چه خوشتون بیاد چه بدتون بیاد لال میشید

طبیعتا این پاراگراف آخر هیچ ربطی به پاراگراف اول و دوم نداشت ولی مشکل همینه که آدم نمیتونه این روزها راجع به اون چیزی که براش واقعا اهمیت داره حرف بزنه، چون اگر بزنه سریع دیسکانکتش میکنن یا با ماهیتابه میزنن تو صورتش یا تحریمش میکنن و دیگه باهاش سلام و علیک هم نمیکنن، و از همه بدتر اینکه اگر پوست کلفتی باشی و یا به عبارته دیگه پایه حرفت، عشقت، عقیدت، یا دوستیت بایستی اونوقت قضیه پیچیده تر میشه چون هیچ کدوم این تحریمات معنی واقعی برات ندارن، چون مثل چیزی میشی که فقط یه فرکانس خاص از نور ، صدا یا احساس رو دریافت میکنی و به چیزهایه دیگه پاسخ نمیدی

6 comments:

Anonymous said...

:)
كلا تلاش احمقانه است
واسه هر چيزي

Anonymous said...

نازنین قبول دارم که تلاش اگر برای رسیدن به چیزی باشه احمقانس، چون همونطور که خودتم میدونی هیچ وقت بین تلاش و ثمره تلاش رابطه منطقی وجود نداشته، من اینجا فقط میگم که شاید شخص برای نگه داشتن اونچه که داره باید تلاش کنه و اعتقاد دارم که ارزش داره

Ng.A. said...

inke harfet ro bezani o ba'ad kasani ro peida koni ke ba mahitabe be ghole to be sooratet nazanan,chi?!

Anonymous said...

صد البته من و تمام اونایه دیگه ای که در طول تاریخ ضربات ماهیتابه رو تحمل کردن، در جستجوی چنین کسانی بودن و من شخصا ایمان دارم که چنین کسانی هستن ولی پیدا کردنشون شاید در طول حیات من میسر نشه، از طرف دیگه بعضی وقتها نمیدونی چرا ولی علیرغم همه ضربات ماهیتابه ای که دریافت میکنی ، ایمانت رو به اون شخص خاص و ماهیتابه به دست، از دست نمیدی، که شاید یه روزی ماهیتابه رو زمین بزاره

Ng.A. said...

inke aadam fekr kone oon shakhs maahitaabe ro zamin bezare dige az oon fekrhaast.... kaamelan hes mikonam chi migi...oon imane ajib o inke aadam hei fekr mikone in baar az maahitaabe khabari nist o har baar maahitaabe sad baar dardnaaktar az baare aval mikhore to soorate aadam :I

Anonymous said...

والا شاید اگر میشد که ما هم یه مدت ماهیتابه دست میگرفتیم یه کم اوضاع بهتر میشد، ولی من خودم حقیقتا نمیتونم دل کسی رو بشکنم، به هر حال امیدوارم با پیشرفت تکنولوژی، نسل جدیدی از ماهیتابه های نرم تر به بازار بیاد